• وبلاگ : خاطره‏هاي من و خدا
  • يادداشت : روشنايي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    وقتي اينجا رو ديدم خيلي فوري اومدم كه با عصبانيت برات بنويسم « بي معرفت! وبلاگ جديد ميزني و خبر نميدي؟ اينه رسمش؟» ولي وقتي نگام به اين ليست سمت چپ افتاد فهميدم كه اعتراض بي مورديه!!!

    نميدونم تو اين وبلاگي كه مخاطبش خداست من برات چي بايد بنويسم.... پس سعي ميكنم بيشتر بشينم و گوش بدم..

    موفق باشي و التماس دعا

    پاسخ

    سلام خانوم قدم رنجه فرمودين. سر افراز كردين. من نميدونم چه گناهي مرتكب شدم كه هميشه بايد با عصبانيت شما مواجه بشم. ولي هر چه از دوست رسد نيكوست. راستش رو بخواي كلا نمي‌خواستم كسي متوجه بشه. دوست داشتم بدون فكر به اين كه كي مي خونه و كي نظر مي‌ده بنويسم ولي به قول دوستمون ايمانه، اينجا يه مكان عموميه، پس بايد همه چيزش عمومي باشه.بازم ببخشسالم باشي